امروز: پنجشنبه 9 فروردین 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی

مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی دسته: علوم سیاسی
بازدید: 8 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 26 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 42

مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش

قیمت فایل فقط 9,100 تومان

خرید

مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش


فهرست مطالب

عنوان                                                                                                صفحه

سیر تحول تاریخی توسعه سیاسی................................................................... 1

مفهوم توسعه سیاسی ..................................................................................... 3

شاخصهای توسعه سیاسی ............................................................................. 9

الف.ساخت اجتماعی ......................................................................................... 10

ب.ساخت سیاسی ............................................................................................. 11

ج.فرهنگی سیاسی............................................................................................. 12

د.رفتاری سیاسی.............................................................................................. 13

ه.فرآیند سیاسی................................................................................................ 14

جامعه پذیری سیاسی....................................................................................... 15

الف.گروههای نخستین ..................................................................................... 17

ب.گروههای دومین........................................................................................... 18

مشروعیت سیاسی ........................................................................................... 20

مشاركت سیاسی............................................................................................... 21

مطبوعات و توسعه سیاسی.............................................................................. 22

ارتباطات سیاسی............................................................................................... 22






نقش مطبوعات و توسعه سیاسی ..................................................................... 26

جامعه پذیری سیاسی و مطبوعات.................................................................... 30

مطبوعات و دموكراسی..................................................................................... 21

مطبوعات وایجاد مشروعیت ............................................................................ 32

نقش مطبوعات درایجاد مشاركت..................................................................... 33

نقش مطبوعات درایجاد فضای عمومی ........................................................... 34

منابع.................................................................................................................. 36  



سیرتحول تاریخی توسعه سیاسی:

مقوله توسعه سیاسی از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 درچارچوب مطالعه سیاستهای تطبیقی مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی قرارگرفت. از دوران پس از جنگ جهانی دوم نسبت به روند توسعه سیاسی و دگرگونیهای اجتماعی برخوردی خوشبینانه شده و محققین تحت تأثیر موفقیت ها و رونق اقتصادی كه نصیب غرب بویژه آمریكا شده بود این مقوله را از بعد مثبت و امیدواركننده مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بهرحال علی رغم اینكه در دهه های 40 و 50 به ابعاد اقتصادی توسعه سیاسی توجه می شد، ولی از اواخر دهه 1960 محققین علوم سیاسی به پارامترهای اجتماعی و سیاسی بیش از عوامل و شاخصهای اقتصادی بها دادند. درمراحل بعد مفهوم توسعه سیاسی به نحوی از انحا بامقوله فرهنگ سیاسی گره خورد. زیرا گروهی از دانشمندان براین نظر بودند كه چنانچه از طریق تجزیه و تحلیل فرهنگ سیاسی جوامع بتوان به متغیرهایی دست یافت كه این عناصر را درجهت بهره گیری از تواناییهای نظام برای پاسخگویی بیشتر نسبت به نیازهای جامعه بكار انداخت، می‌توان به تحقق توسعه سیاسی مطلوب امیدوار شد.

بنابراین فرهنگ سیاسی بعنوان یك عامل تأثیر گذار درفرآیند توسعه سیاسی جوامع ممكن است از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت بوده و از ساختارهای اجتماعی – سیاسی جوامع متاثر شده باشد. بطور كلی منظور از فرهنگ سیاسی نظام اعتقاداتی است كه درباره الگوهای كنش و واكنش متقابل و نهادهای درونی شده سیاسی گفتگو می كند. فرهنگ سیاسی درباره وقایع كه درجهان سیاست رخ می دهد صحبت نمی‌كند، ولی درباره اعتقادات و نظریاتی كه درخصوص چنین رخدادهایی ابراز می‌شود صحبت می راند. چنین اعتقاداتی دارای گونه های متفاوت است. ممكنست «تجربی» باشد. بدین معنی كه درباره آنچه كه به وقوع می پیوندد ابراز می‌شود، یا ممكنست بعد «بیانی» باشد، بدین معنی كه جنبه عاطفی و احساسی داشته باشد. از دهه 1970 برخی از محققین، توسعه را بیشتر از بعد بیرونی مورد توجه قرار دارند. از این دوران به بعد این مقوله عمدتاً درچارچوب نظریات «توسعه نیافتگی» و نیز «استقلال و وابستگی» عنوان شد.

بسیاری معتقدند كه فرآیند نوسازی وتوسعه سیاسی خاص كشورهای توسعه نیافته یا دولتهایی است كه هنوز مرحله «ملت سازی» را طی می كنند. «ایزن شتات» معتقد است كه نوسازی سیاسی از قرن 17 دراروپای غربی آغاز شد و سپس به سایركشورهای اروپایی و قاره آمریكا سرایت كرد.

بسیاری از دانشمندان معتقدند برغم وجود عوامل متفاوت فرهنگی، تاریخی و سنتی، دیر یا زود جوامع جهان سوم راهی را طی خواهند كرد كه جوامع صنعتی غرب درقرون گذشته پیموده اند. دربرخی از مطالعات مزبور این تصور قوت می‌گیرد كه جوامع صنعتی غرب نقش «رهبری» را برعهده دارند، در حالیكه كشورهای درحال توسعه تابعان بی چون و چرا هستند.

مطالب ذكر شده درمورد توسعه سیاسی از یك مشكل عام گرایی توسعه سیاسی رنج می برد. زیرا در واقع یك الگوی تك خطی و ثابت را مطرح می سازد كه كشورهای دیگر و بویژه درحال توسعه و جهان سوم جهت نیل به توسعه سیاسی مجبور به عبور از محل تعیین شده هستند. این موضوع یك سری تعصبات مفهومی را توسط غربی ها در مورد توسعه سیاسی بیان می كند. بدین صورت كه به واقعیات زندگی اجتماعی و سیاسی و پیچیدگی های دگرگونی های مستمر جوامع جهان سوم حساسیت اندكی را نشان می دهند. درمواقعی نیز كه به این واقعیات و پیچیدگی ها پی می برند، سعی می كنند كه آنها را بر مبنای تجارب تاریخی، اجتماعی و سیاسی كشورهای اروپای غربی و آمریكای شمالی توضیح دهند.

ازسوی دیگر تعصبات ارزشی ناشی از خطای دو قطبی شدن «نسبت گرایی» و «نوگرایی» در توصیف توسعه سیاسی نقش دارد. براین اساس «نوگرایی» در زمینه اقتصاد و صنعت و سیاست بعنوان یك پدیده مثبت تلقی می شود؛ درحالیكه «سنت گرایی» به عقب ماندگی تعبیر می شود. بنابراین نوگرایی از ویژگی های جوامع صنعتی پیشرفته به شمار می رود.

مفهوم توسعه سیاسی

مفهوم توسعه سیاسی اززمان پیدایش اولین دیدگاهها درمورد آن از اواخر دهه 1950 تا به امروز به صورت های مختلف تعریف شده است. هریك از مفاهیم ارائه شده درمقاطع زمانی با تأكید بر یك سری از ویژگیها و ابعاد بوده كه متأثر از شرایط اجتماعی و سیاسی جهان وتغییرات بوجود آمده است.

«لوسین بای» لازمه توسعه سیاسی را توسعه اداری و قانونی می داند و آنرا مترادف نوسازی سیاسی و تجهیز توده مردم عنوان كرده و مشاركت را لازمه توسعه سیاسی می داند.

وی درمجموع افزایش ظرفیت نظام را درپاسخگویی به نیازها و خواسته های مردم، تنوع ساختاری، تخصصی شدن ساختارها و همچنین افزایش مشاركت سیاسی را  لازمه توسعه سیاسی می پندارد. «جمیزكلمن» افزایش كیفی ظرفیت سیاسی نظام را در تعریف خود مورد تأكید قرار می دهد به نظر وی توسعه سیاسی دستیابی به موقعیتی است كه درآن یك نظام سیاسی به جستجوی آگاهانه و موفقیت آمیز برای افزوده شدن كیفی ظرفیت سیاسی خود، از طریق ایجاد نهادهای مؤثر و موفق نایل آید. در این تعریف از توسعه سیاسی به دو الگوی زیر توجه شده است:

الف: الگوهای جدید تجمع و رسوخ كه قادر به تنظیم و درنظر گرفتن نقشهای افزاینده نظام باشد به وجود می آید.

ب: الگوهای جدید مشاركت و توزیع منابع، به حدی كه كفایت پاسخگویی به تقاضاهای برابری طلبانه روی نظام را داشته باشد، ایجاد می گردد.

به نظر «كلمن» دستیابی نظام سیاسی به چنین ظرفیت عملكردی، عامل مؤثر در حل بحرانهای هویت و مشروعیت محسوب می گردد. «رونالد چیكلوت»معتقد است كه نظریه های توسعه سیاسی را به قسمت یا گروه می‌توان تقسیم كرد:

1-   آن دسته كه توسعه سیاسی را با دموكراسی مترادف می دانند.

2-   آن دسته كه برتغییر و توسعه سیاسی تمركز تحقیقاتی را داشته اند.

3-   آن دسته كه به تجزیه و تحلیل بحران ها و مراحل تسلسلی توسعه سیاسی پرداخته اند.

به نظر می آید كه این تقسیم بندی جامع ترین تقسیم بندی ها باشد. نظریه پردازان گروه اول كه ازمیان آنها كارل فریدریك، جیمز برایس، لوسین پای، سیمور لیپست و آدتورا اسمیت را می‌توان نام برد، درمجموع، انتخابات، كثرت گرایی، نظامهای سیاسی چند حزبی و نظام سیاسی رقابتی، اقتدار قانونی نظام یافته، آزادی مطبوعات و توسعه اقتصادی ومشروعیت سیاسی را به عنوان شاخصهای اصلی توسعه سیاسی اشاره كرده اند.

گروه دوم سعی برآن داشته اند كه میان تغییر و توسعه سیاسی ارتباط ایجاد نمایند. از تحقیقات كلاسیك دراین رابطه، می توان كارل فردریگز، لوئس كوزر و رابرت نیسبت را نام برد. این دسته از نظریه پردازان به نظریه های تغییر وتحول به عنوان نیاز طبیعی انسانها و جوامع توجه نموده اند.

گروه سوم از نظریه پردازان كه در رابطه با توسعه سیاسی، كارتئوریك كرده اند، شامل افرادی مانند لئونارد بایندر، جمیز كلمن، لاپالومباراو سیدنی وربا می باشد. این گروه به كاركردهای اجتماعی درمسیر توسعه سیاسی مانند پدیده ظرفیت اجتماعی سیاسی، عدالت و تقسیم امكانات و منابع و نهایتاً طبقات اجتماعی و سیاسی پرداخته اند. شیوه های تقسیم قدرت، رقابت دركسب قدرت و شیوه های برخورد هیئت های حاكمه با بحران مشروعیت سیاسی از دیگر زوایای تحقیقاتی این گروه از محققین می‌باشد.


شاخصهای توسعه سیاسی

پس ازجنگ جهانی دوم كه مقوله توسعه سیاسی درحوزه های دانشگاهی مطرح شد، دانشمندان وتئوریسین های توسعه سعی كردند شاخصهایی از توسعه یافتگی را ارائه دهند كه مستقل ازایدئولوژیهای گوناگون باشند.

ادعا می شود كه این شاخصها ناظر بر پیشرفتگی و كارآمدی سیستمهای سیاسی و كاملاً عینی و عملی هستند و از آنجا كه جملگی منشأ عقلانی دارند جنبه عموم بشری داشته و قادرند چون محكی برای سنجش میزان توسعه یافتگی این یا آن سیستم سیاسی بكار آیند.

توسعه سیاسی دربرگیرنده موضوعاتی است كه مربوط به عرصه های ساخت اجتماعی، ساخت سیاسی، فرهنگ سیاسی، رفتارسیاسی وفرآیند سیاسی می گردد. بنابراین شاخصهای توسعه سیاسی در هریك از این عرصه ها بشرح ذیل عرضه می‌گردد.

الف-ساخت اجتماعی :

از آنجا كه ساخت اجتماعی محمل مادی ساخت سیاسی است. توسعه یافتگی آن اثرات بلافصلی برنوسازی میگذارد. ساخت اجتماعی هنگامی توسعه یافته است كه اقوام، اقلیت ها، طبقات و اقشار گوناگون اجتماعی توانسته باشند به نوعی شعور، وجدان و آگاهی جمعی دست یافته و نهادهای صنفی و سیاسی خود را جهت تجمع و تشكل منافع خود پدید آورند.

گذر از بساطت، عدم تنوع و تصلب ساختاری به پیچیدگی ها، تعدد و انعطاف كه خود را درپیدایش نهادهای جامعه مدنی درحوزه اجتماعی متجلی می كند از علائم توسعه یافتگی ساخت اجتماعی است و ازنتایج توسعه یافتگی ساخت اجتماعی، تفكیك و افتراق ساختاری درمقابل درهم ریختگی موزهای اجتماعی است. بعضی نظریه پردازان، شهری شدن و گسترش گروههای میانی را كه از لوازم پیدایش جامعه صنعتی است زیر ساخت اجتماعی جهت گذار به نظام مدرن سیاسی می دانند.
ب-ساخت سیاسی

ساختار سیاسی هر نظامی از مجموعه ای از نهادها و مكانیزمهایی تشكیل شده است كه درواقع اداره امور سیاسی جامعه را برعهده دارند. براین اساس هركدام از عناصر این ساخت بطور منسجم، یكپارچه و پیوسته با یكدیگر درجهت اهداف سیستم سیاسی به ایفای نقش می پردازند.

شاخصهای توسعه یافتگی ساخت سیاسی را می توان به شرح زیر بیان كرد:

1-   گسترش نهادهای سیاسی غیردولتی اعم از خودجوش، برانگیخته از بالا و فراكسیونهای  پارلمانی.

2- بازتاب منافع گروههای اجتماعی در تصمیم گیریهای سیاسی كه خود را در نظام حزبی پارلمانی و حاكمیت ائتلافی نشان می دهند.

3-   نهادینه و پیچیده شدن نظام بروكراسی با تمام لوازم آن.

4-   عقلانی شدن نظام بروكراسی با تمام لوازم آن.

5- گسترش و كارآمدی دستگاههای ایدئولوژیك یك دولت از قبیل آموزش و پرورش رسانه ها، نهادهای مذهبی، نهادهای حقوقی و …

6- تمركز زدائی منطقی كه ضمن حفظ اقتدار دولت به گسترش گروههای میانی، خودگردانی و سیستم رقابت سیاسی میدان می دهد.

بطور خلاصه ایجاد احزاب، انجمن های مختلف صنفی، تشكیل نظام پارلمانی. انفكاك ساختاری، گسترش مراكز آموزشی و مدارس به استحكام خانواده ها، گسترش آزادیهای مطبوعات و بیان، برگزاری انتخابات و ایجاد نظامهای سیاسی رقابتی ازجمله مواردی است كه برای توسعه ساخت سیاسی باید به آنها توجه نمود.

ج-فرهنگی سیاسی:

هرساخت سیاسی، آمیخته با فرهنگ سیاسی مختص به خود است اما علی العموم شاخصهای توسعه درفرهنگ سیاسی یك نظام (مشتمل بر دولت و جامعه) عبارتند از:

1-   پیدایش فرهنگ سیاسی همگن وگسترش سمبلهای مشترك سیاسی بعنوان «زبان ارتباط»

2-   گسترش فرهنگ تساهل و مدارای سیاسی

3-   افسونزایی وغیر تابوئی شدن سیاست و دولت درمنظر عموم و درنتیجه شكستن بتهای تقریرگرایی سیاسی.

4-   تعمیم سیاست و اجتماعی شدن آن.

5-   غیرشخصی شدن سیاست.

6-   شكسته شدن پوسته خرده فرهنگهای سیاسی به نفع نظم و فرهنگی فراگیرتر.

7-   هم عرضی سیاست با سایر قدرتها در انظار عمومی و از دست رفتن مطلوبیت فی‌نفسه آن.

مشروعیت سیاسی :

مشروعیت به معنای ظرفیت نظام سیاسی برای ایجاد و حفظ اعتقاد به این اصل است كه نهادهای سیاسی موجود در جامعه ازصحت عمل برخوردار بوده تأسیس نهادهای مزبور به منظور رفع نیازهای جامعه می باشد. مشروعیت نظامهای سیاسی معاصر بیشتر معلول موفقیت آنها در حل و فصل اختلافات درونی سیستمها و ازمیان بردن تفرقه درجامعه است.

زمانی یك حكومت مشروع است كه ارزشها و اندیشه های عموم مردم با ارزشها و اندیشه های نخبگان جامعه در تضاد نباشد مردم حكومت را از آن خود بدانند و حكومت نیز بطور نهادی شده و قانونی، خود را درمورد عملكردش دربرابر مردم پاسخگو بداند. مشروعیت سیاسی تابع كلیدی توسعه سیاسی است و تكامل سیاسی یك جامعه را روان می كند. تقارن منابع هیئت حاكمه با منابع و مصالح عمومی مردم، نشانه با اهمیتی از درجه اجماع نظری، نهادی شدن ارزشها میان اقشار جامعه و آرامش  روابط مردم و حكومت است. بنابراین درهر جامعه‌ای، معیاراندازه گیری مشروعیت سیاسی با جامعه دیگر متفاوت می شود. از این نقطه نظر، تنوع مشروعیت متناسب با فرهنگ حاكم برجامعه طبقه بندی می شود.

از دیدگاه دیگر، مفهوم مشروعیت سیاسی تنها به قانونی بودن قدرت سیاسی و منطبق بودن با ارزشهای حاكم محدود نمی شود. بلكه به كیفیت ارتباط بین حكومت كنندگان و حكومت شوندگان نیز گسترش می یابد.

مشاركت سیاسی:

مفهوم مشاركت به معنای شركت دادن كلیه اعضای جامعه در استقرار و اداره امور نظام سیاسی است، اشكال مختلف مشاركتی بصورت شركت در تصمیم گیریهای اجتماعی و سیاسی، انتخاب حكومت شوندگان از طریق رای دادن و شركت در انتخابات تجلی می یابد. مشاركت مستلزم وجود برخی آزادیهای اساسی در جامعه است. بعبارت دیگر وجود چنین آزادیهایی فرصت عمل لازم را برای فرد و گروههای اجتماعی فراهم می آورد.

حدود مشاركت سیاسی ممكن است توسط عوامل متعددی محدودگردد. بخشی از محدودیت ها، مربوط به قوانینی است كه بخشهایی از جمعیت را از مشاركت سیاسی محروم می‌كند، اما مانع اصلی مشاركت در دنیای امروز محدودیت قانونی نیست بلكه عامل اصلی به انگیزش ها، امكانات و فرصتهای افراد جامعه برای مشاركت مربوط می شود.

درواقع صرف مشاركت سیاسی مبین ماهیت نظام سیاسی نیست. به همین خاطر باید توجه داشت كه رقابت سیاسی و ایدئولوژیك مهمترین ویژگی نظام سیاسی توسعه یافته است. با این حال هرچه امكان رقابت سیاسی بیشتر باشد و نیز هرچه دامنه مشاركت سیاسی گسترده تر شود و موانع كمتری برسرراه مشاركت وجود داشته باشد می توان گفت كه نظام سیاسی توسعه یافته تر است.

قیمت فایل فقط 9,100 تومان

خرید

برچسب ها : تحقیق بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی , پژوهش بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی , مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی , دانلود تحقیق بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی , بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی , نقش مطبوعات , توسعه سیاسی

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر